پشت‌پرده ازسرگیری حمله صهیونیست‌ها به نوار غزه

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به تازگی شاهد ازسرگیری حملات رژیم اشغالگر قدس به نوار غزه بوده ایم. ارتش صهیونیستی نیز اعلام کرده است، جدای از حملات هوایی، برخی گردان هایش وارد غزه شده اند و سعی در به دست گرفتن مجدد کنترل محور نتساریم (شمال و جنوب نوار غزه را به دو نیم تقسیم می کند) دارند. 

رژیم اشغالگر قدس مدعی شده دلیل اصلی ازسرگیری حملات این رژیم به نوار غزه، آماده نبودن حماس برای آزادسازی شمار بیشتری از اسیران صهیونیست بوده است. 

اشغالگران صهیونیست از اساس به دنبال صلح و آتش‌بس نبوده‌اند و نیستند. آن ها در بیش از 15 ماه جنگ افروزی علیه نوار غزه هر کاری می توانستند، انجام دادند

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی همچنین مدعی شد، شرایط مساعدی برای مذاکره وجود داشت که حماس آن‌ها را رد کرد و همین موضوع موجب آغاز مجدد حملات رژيم صهیونیستی به غزه شده است. 

برخی منابع صهیونیستی نیز مدعی شده اند حماس قصد داشته بار دیگر حمله ای گسترده به فلسطین اشغالی انجام دهد. ادعایی که از سوی مقاومت فلسطین رد شده است. با وجود این، در رابطه با پشت پرده ازسرگیری مجدد حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، توجه به دو نکته ضروری به نظر می آید. 

نخست، اینکه اشغالگران صهیونیست از اساس به دنبال صلح و آتش‌بس نبوده‌اند و نیستند. آن ها در بیش از 15 ماه جنگ افروزی علیه نوار غزه هر کاری می توانستند، انجام دادند شاید بتوانند اسیران خود را با استفاده از اهرم نظامی آزاد کنند. با وجود این، در عرصه میدانی هیچ دستاوردی نداشتند. 

از این رو، آن ها تحولات مدت اخیر که با آتش بس موقت و تبادل اسیران میان این رژیم و مقاومت فلسطین همراه بود، صرفاً به مثابه روزنه ای برای کاستن از سطح فشارها علیه خود ارزیابی می کردند. 

اکنون نیز آن ها توقع دارند حماس تمامی اسیران را آزاد کند و سپس، رژیم اشغالگر قدس برگ برنده مقاومت فلسطین از دست آن خارج سازد و با تمامی قوا به نوار غزه حمله کند. طرحی که با هوشیاری جریان مقاومت خنثی شد و رژیم صهیونیستی هنوز با موانع جدی در پیشبرد دستورکارهای جنایتکارانه خود علیه نوار غزه مواجه است. 

اساسا ادعاهای متوهمانه صهیونیست ها برای توجیه آغاز مجدد حملاتشان به نوار غزه را بایستی در همین راستا تحلیل و ارزیابی کرد. 

در این وضعیت که شمار زیادی از مقام های صهیونیست مجبور به استعفا شده اند، تنها نتانیاهو مانده است و کوهی از فشارها علیه خود

دوم، اینکه در مدت محدود گذشته که از آتش‌بس موقت در نوار غزه می گذرد، شمار زیادی از مقام های ارشد نظامی و اطلاعاتی صهیونیست مجبور به استعفا شده اند. موضوعی که تا حد زیادی ناشی از شکست های جدی آن‌ها در مواجهه با عملیات  «طوفان الاقصی» بوده است. 

کار به جایی رسیده که هرتزی هالووین، فرمانده ارتش صهیونیستی در موضع گیری پس از استعفا گفت: فقط می توانم حماس را تحسین کنم، زیرا نه من و نه هیچ‌کدام از دستگاه های اطلاعاتی صهیونیست ها ارزیابی نداشتند که حماس دست به اجرای عملیات «طوفان الاقصی» بزند. 

حال در این وضعیت که شمار زیادی از مقام های صهیونیست مجبور به استعفا شده اند، تنها نتانیاهو مانده است و کوهی از فشارها علیه خود. 

در این چارچوب، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس با جنگ افروزی سعی دارد فضای تنفس تازه ای برای خود ایجاد و زمینه های مساعدی برای تداوم حضورش در قدرت فراهم کند. نتانیاهو خوب می داند از نظر حیات سیاسی شرایط اسفناکی دارد و درست به همین دلیل دست به هر کاری می زند شاید بتواند روزنه ای از امید برای خود ایجاد کند. موضوعی که یکی از نمودهای عینی خود را ماجراجویی جدیدش علیه نوار غزه و ملت فلسطین به نمایش گذاشته است.